تولدتمام زندگیم

عشق من ویداجون من امروز 98/10/19 است شب با خاله فرنوش واناشید رفتیم پیتزا فرنو ویک تولد مختصر با هم واست گرفتیم خیلی خوش گذشت    دوست دارم همه دنیای من   تولدت مبارک    ...

امروز 98/10/13 است شب تولد اناشید در خونشون بود من وشما با خاله فریبا وسوما رفتیم تولد اناشید خیلی بهتون خوش گذشت خدا روشکر    ...

ویدای من دنیای من امروز 98/10/16 است روز تولد 7 سالگی وبعبارنی 84 ماهگی تک نوگل  زندگی من  دخترم توبهترین هدیه خدا به ما هستی تو همانی هستی که با خلق شدنت قلب مرا از شوق لرزاندی وخدا را با تمام عظمتش در قلب پاک خود گنجاندی وبه من انگیزه زندگی وزنده بودن دادی تولد 7 یالگیت همزمان با کلاس اولی شدنت بسیار زیباتر است تولدت مبارک    خیلی دوست دارم فرشته پاک من      ...

عزیزم در دی ماه 98 در تاریخ 1-2-3-4 با سرویس رفتی با سرویس برگشتی  در تاریخهای 7-8-9-10-11 با سرویس رفتی با سرویس برگشتی  در تاریخهای 14-16-17-18 با سرویس رفتی با سرویس برگشتی  در تاریخ 21 با سرویس رفتی با سرویس برگشتی  در تاریخ 22-23 بعلت برف مدارس تعطیل شد در تاریخ 23 ویدا رفت خونه خاله فریبا  در تاریخ 24-25 با سرویس رفتی با سرویس برگشتی  در تاریخ 28 سرویس نداشتی با اژانس با فریده خانم رفتی وبرگشتی  در تاریخ 29-30 با سرویس رفتی با سرویس برگشتی   در تاریخ 10/15 مدارس بعلت فوت سردار تعطیل شد وصبح مامانی اومد پیشت  الهی من فدات بشم هزار تا      ...

عزیز دلم امروز 98/9/28 است ومن بردمت سالن مایا وموهای شمارو دوباره کوتاه کردیم چقدر خوشگل شده دختر نازم 

عشق من عمرمن امروز 98/9/28 است وبعد از صحبتهای من با خانم ارجمند تصمیم گرفتیم که روزهای 5 شنبه صبح بری مدرسه وبا خانم ار جمند خصوصی کلاس داشته باشی اولین جلسه کلاست در تاریخ 98/9/28  از ساعت 9.30 تا 11.30 صبح در مدرسه بود دومین جلسه در تاریخ 98/10/5 در مدرسه از ساعت 10-12 صبح وسومین جلسه در تاریخ 98/10/19 در مدرسه از ساعت 10-12 صبح بود چهارمین جلسه در تاریخ 98/11/3 در مدرسه از ساعت 10.30-12 بود  پنجمین جلسه کلاس خصوصی ات در تاریخ 16/11/98 عصر روز چهارشنبه بود    خیلی دوست دارم  ...

زندگی من دنیای من در تاریخ 98/9/22 از ظهر تب کردی ودر تاریخهای 23-24-25 بعلت مریضی وبیحالی بیش از حد مدرسه نرفتی در تاریخ 98/9/24 شب بردیمت فاتق پیش دکتر وحیدیان بهت دارو داد خداروشکر بهتر شدی   در تاریخ 98/9/26 صبح رفتی مدرسه ولی چون حال نداشتی از مدرسه تماس گرفتند وبابا وحید زود اومد دنبالت ساعت 9.30 صبح  از خدا میخوام که هیچ وقت دیگه مریض نشی چون شدیدا ضعیف ولاغر میشی امین خیلی دوست دارم عشقم  ...